بدترین احساس زمانی است که خودت هم می فهمی ، از خدا دور شده ای بیشتر »
آرشیو برای: "آبان 1395"
موقع نماز که می شود فرشته چپ و راست عزا می گیرند که چه کنند ایاک نعبد را جزء حرف های خوبمان بنویسند یا دروغ هایمان بیشتر »
ارسال شده در 29 آبان 1395 توسط حيدري در نمازم در حریم تو نماز یک مسافر نیست/ که هستم کربلایی و در آن وادی وطن دارم, باور کن گمنام ترین من
تمام زندگی انسان ها دارای معنا ومفهوم است.انسان باید این معانی را دریابد،بیاموزد وازآنها درجهت رسیدن به پیشرفت وتعالی بهره مند شود.وقتی ما در زندگی انسان های بزرگی همچون امام حسین(علیه السلام )فکر کنیم وبا آن ارتباط معنایی پیدا کنیم، دیگرصورت ظاهر را… بیشتر »
این روز ها روز شما فقط سالی یک بار بر تقویم هجری است!
حاجی باور کن حسین به بچه اش نرسید...
محمد به سفره ی عقدش نرسید...
رضا عروسی دخترش را ندید...
حاجی باور کن... بیشتر »
اجازه هست... چقدر حرف دلم را به جاده ها بزنم
اجازه هست کمی حرف با شما بزنم؟!
دلم قرار ندارد خودت که می دانی
چقدر مانده همین طور دست و پا بزنم؟!
ببین به جان عزیزت قسم کم آوردم
بعید نیست که همین روزها جا بزنم
اگر دروغ نگویم فقط کمی مانده
رکورد مردم… بیشتر »
گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان میکنی و میگویی خدایا تنها تو را دارم تنهایم مگذار بیشتر »
سلام برای آمدنت دعا میکنم
شاید شکستن بغض گره قلبم را باز کند
بهانه نمی گیریم
دلم برای آمدنت تنگ شده است
غصه نمیخورم
خسته نمی شوم
فاصله ها دور می شود
دل سیاه می شود
اگر دستم را رد کنی!
بغض میکنم
نمی روم
یتیم نوازی می کنی؟
نگاه میکنی زمین… بیشتر »
چادر مشکی من یادگار مادرم زهراست ... این تکه پارچه ی مشکی، از هر جنسی که باشد حـــُرمــت دارد....
حضرت علی(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک است. بیشتر »
ارسال شده در 24 آبان 1395 توسط حيدري در با همه ی بدی هایم دوستت دارم, تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادتت
افسوس که عمرى پى اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعى نخریدیم
بس سعى نمودیم که ببینیم رخ دوست
جانهابه لب آمد رخ دلدار ندیدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبى بجز از خون دل خود نچشیدم… بیشتر »
دیوارهای دنیا بلند است . گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار...مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه میاندازد. به امید آن که شاید در آن خانه باز شود... گاهی دلم را پرت میکنم آنطرف دیوار..آنطرف حیاط خانه خداست. آن وقت هی در می… بیشتر »
زائر کرب و بلا ! گفت : خداحافظ… و دید… دل من پشت سرش کاسه آبی شد و ریخت… بیشتر »
ندارم چیز قابل دار عرضه برای روز حشر
فقط در دل محبت بر حسین و بر حسن دارم
الهی از تنم چیزی نمانده تا کفن گردد
خجالت می کشم اگر محشر باکفن باشم بیشتر »
اینکه امسال دلم جامانده ....شاید خیلی دلیل داشته باشد! ولی.... من هیچ کدام را قبول ندارم آقا! من به یک دلیل خودم را لایق میدانستم برای زیارت اربعین...؛دیوانه ی کوی تو بودن! و شما شاید به هزار دلیل امضا نکردی بیایم پابوسی تان...؛بیهوده مزن لاف تو ای مدعی… بیشتر »
سلام، غریب تر از هر غریب! سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده! سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده! سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده! سلام، امام غریب من! ********* ای کریم آل طه ! باور کنم، تشییع غریبانه… بیشتر »
هشت ساله هستی و جای عروسی عروسک هایت مرگ پدر مادرت را دیده ای هشت ساله هستی و جای اسب چوبی کنار جنازه ها نشسته ای... دارم دق میکنم که چشم هایم جرات گریه را هم ندارند! اشک های تو مرا از خودم یتیم می کند... ببخش اگر تو را ندیده میگیرند ؛ وقتی ولنتاینشان… بیشتر »
خیلی ها از سیاهی میترسند ، کلا رنگ سیاه طرفدار ندارد ، همه می گویند بد است ... اما یک سیاه میشناسم پاک پاک ! از سفید هم روشن تر ... "سیاهی چادرم" بیشتر »
رقیه... و رقیه؛ مظهر عاطفه و دلبستگی و بندگی در عین کودکی... چگونه است که کودکی با فهم کودکانه اش اینچنین بی امام بودن را تاب نمی آورد و در پی گمشدهاش جان میسپارد؟ رقیه علیهاالسلام در پشت پرده حجاب، رازهای نگشوده کربلا را دیده است. قلب کوچکش بدون پدر… بیشتر »
امروز خیلی روز پرکاری رو داشتم به خونه که رسیدم نفس خونه چادر قشنگشو با همون گلای یاسی پوشیده بود و به استقبالم اومد بابایی هیچ میدونی چند روز دیگ مونده؟؟؟ اینقد خسته بودم که فقط به جای راحت فکر می کردم که دراز بکشم و خستگی و از جانم به در کنم. اما سعی… بیشتر »
از پرهاى سوخته و خیمه هاى خاکستر، چهل روز مى گذرد؛ از شانه هاى بى تکیه گاه و چشم هاى به خون نشسته، از لحظاتى که سیلى مى وزید و صحرا در عطشى طولانى، ثانیه هایش را به مرگ مى بخشید.حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه هاى داغ، مکرر مى کنیم. چهل شب… بیشتر »
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم… بیشتر »
گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد :
۱- وراثت: انسان ها در استعدادها، عواطف و روحیات متفاوتند. بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضی به خاطر عامل وراثت، کم تر می توانند گریه کنند. بارها… بیشتر »
لیلای خانه به این فیلمهای کره ای علاقه داره. فیلمهایی مثل همین فیلم " افسانه خورشید و ماه " شبکه سه مدتی هست که لیلای خانه به شناخت شخصیت ها علاقه نشون میده. مثلا اگر یه مصاحبه ببینه از یه نفر تو تلویزیون فورا اسمش رو سرچ میکنه تا با اون اشنا بشه. حتی… بیشتر »
تحقیق و پژوهش، عامل اصلی در بهرهبرداری از داشتههای علمی است، اما عدم توجه کافی به این امر مهم در حوزههای علمیه، باعث شده است توان علمی طلبهها در سمت و سوی تولید علم قرار نگیرد. هزاران طلبه سالیان درازی را در حوزه به تحصیل میپردازند اما به دلایلی،… بیشتر »
تلاش برای رفع عطش در کربلا
برخی گفتهاند که اگر در کربـــلا آب را بر کاروان حسینی بسته بودند، چرا امام حسین(علیه السلام) و یارانش اقدامی برای تهیّه آب نکردند؟ مگر اطفال و زنان، همراه کاروان نبودند؟ چرا پس از منع آب، چاهی حفر نکردند تا آب مورد نیازشان را… بیشتر »
به اين عكس نگاه كنيد. محل شكسته شدن نرده ها كه در سمت راست ماشين قرار دارد مشخص است.. مردمي كه در بالا ايستاده اند، در حال اشاره كردن به وانت هستند. وانت در حال حركت از سمت راست به چپ بوده و زماني كه با نرده ها برخورد مي كند چندين بار معلق مي زند و از… بیشتر »
وقتی... وقتی قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان میشود وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم و بغضهایمان پشت سر هم میشکند، وقتی احساس میکنیم بدبختیها بیشتر از سهممان است و رنجها بیشتر از صبرمان؛ وقتی امیدها ته… بیشتر »
عمرم به سر رسید نشد یارتـــان شوم
آقا نشد که لایق دیدارتـــان شوم
غفلت بساط کرد سر راه طفـــل دل
وایَم نشد که راهیِ بازارتـــان شوم
واصل اگر به عَرضه حســن تو می شدم
چیزی نداشتم که خریدارتـــان شوم
باری ز دوش حضرتتـــان بر نداشتم
شرمنده ام که تا… بیشتر »
هر چنـــــــــــد بدتر از خودم ندیدم بس که بزرگــــــــــی داده ای امیدم
بیشتر »
دارد تمام میشود آقا عــزای تو/ کم گریه کرده ایم محرم برای تو/ شبهای آخر است گـدا را حلال کن /این هم بساطِ نوکـر ِ بی دست و پای تو/ دارد چه زود سفره ی تو جمع می شود /هستم هنوز سائـل ِ آب و غذای تو /مارا ببخش گریه ی سیری نکرده ایم/ چشمانِ خشکِ ما خجل از… بیشتر »
معنی بزرگواری و بی نیازی امام حسین علیه السلام در تبیین حقیقت بزرگواری و بی نیازی می فرمایند: بزرگواری در احسان به خویشاوندان و چشم پوشی از خطاهای آنهاست و بی نیازی آرزوی کم داشتن و خشنود بودن به چیزی است که برای تو کفایت می کند.
نتیجه هواپرستی حضرت… بیشتر »
آن را زندگی نمی نامم ؛ تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ... بیشتر »
دلم گرد و غبار گرفته با تمام قدرت دو طرفش رو گرفتم و توی هوا تکان دادم فایده نداره انگار این گرد و غبار ها سر جدایی ندارن رها نمی کنن این دل درمونده رو دلم هوای بارون به سرش زده نگاش به اسمونه که کی وقتش میرسه که این دل از سیاهی راحت بشه کدوم جمعه این… بیشتر »
من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم بنده شدن بخاطر اجبارها بس است ! خیلی گناه می کنم و توبه می کنم دیگر بس است اینهمه تکرارها بس است این بار را بخر که دگر راحتم کنی... بیهوده رفتن سر بازارها بس است ما را بهشت هم نبر ، اما قبول کن لبخند تو برای گنه کارها بس است… بیشتر »
انی سلم لمن سالمکم دارم سعی می کنم لااقل از آن "بد" هایی باشم که " خوب" ها را دوست دارند.! " اللهمَّ ارزقنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ ".... بیشتر »
واژههایم امروز به ته کوچهٔ بنبست رسیدهاند! پنجره ای بگشا به سوی چشم های منتظرم، هوای دلم،سخت بارانیست! و از نگاه خیس من،تا کوی تو رنگین کمانی به وسعت بهشت کشیده اند ... میدانی با همه بدی .... چقدر دوستت دارم ؟ بیشتر »
آخرین نظرات