زمانی که قرار است از یک نفر که او را خیلی دوست داری سخن بگویی، سعی می کنی دلت را از زنگار افکار دیگر خوب بشویی، دلت را خوب صیقل بدهی و شروع کنی. این روزها می خواهم دلم را آیینه بندی کنم اما این آیینه تنها تصویر یک نفر را باید نشان دهد، در دل به غیر از… بیشتر »
آرشیو برای: "اردیبهشت 1396"
زمزمه هایی در سینه می تپد که مدام سراغ تو را می گیرد، گاهی چشم هایم را می بندم و مثل زمان کودکی با خودم زمزمه می کنم 1، 2، 3 چشم هایم را که باز می کنم چیزی نمی بینم، محاسبه های زمان کودکی هم حساب و کتابی برای خودش داشت. حالا کجایی تا 1000شماره که نه تا… بیشتر »
روزهای آخر مدرسه حال دلم عجیب گرفته است، این روزها با بچه ها که می خواهم خداحافظی کنم، بغض گلویم را می گیرد. معصومه این روزها لجبازی هایش بیشتر شده، دیروز که سر کلاس رفتم، برخوردش کاملاً متفاوت شده بود از چشمانش می توانستم بفهمم که همیشه یک چیزی را از… بیشتر »
چشمانت را که به اطرافت می اندازی آدم ها هرکدامشان به رنگی هستند یکی رنگ زرد یکی قرمز یکی خاکستری یکی ….. امروز که در مسیر برگشت از مدرسه بودم ناخودآگاه این کلمات در ذهنم می آمد به چهره ی انسان ها که نگاه می کردم یکی لبخند به لب داشت و خوشحال بود… بیشتر »
آخرین نظرات