آرشیو برای: "تیر 1396"
دنیای دریایی دور هم جمع شده بودند، هر کس چیزی می گفت، یکی از خانه جدیدی که متراژ بیشتری نسبت به قبلی دارد و دیگری از ماشین شاسی بلندی که تازه با ماشین قبلی تعویض کرده بود،از سرویس های آشپزخانه که تازه گرفته بودند و چندین میلیون بابت سرویس جدید داده اند،… بیشتر »
آخر پاییز بود که گوشیم به صدا در آمد، مسئول اعزام خواهران مبلغ پشت خط بودند، امسال هم توفیق شد که همراه دختران دبیرستان راهی سفر جنوب شوم، «از همان ابتدا که اتوبوس شروع به حرکت می کند ترجیح می دهم که بایستم و برای دختران از آداب سفر و این که این سفر با… بیشتر »
امروز امتحان سطح 3 داشتم، «مادرم روز عیدفطر با خانواده به سمت مشهد حرکت کردند، من به دلیل امتحان و پاره ای دلایل دیگر نرفتم» این چند روز که مادرم نبود، آشپز و همه کاره ی خانه خودم بود، از یک طرف کارهای خانه و از طرفی درس خواندن، همه را با هم تجربه… بیشتر »
امروز هوا خیلی گرم بود، کار کپی داشتم نمی دانم چرا اما ترجیح دادم با وجود این هوای گرم ساعت 12 از خانه بیرون بزنم، خیلی خسته شدم کفش هایم به شدت داغ شده بود زیر چادر مشکی هم که باشی، گرمای هوا چندین برابر می شود، وارد مغازه که شدم یک نفر جلوتر از من بود… بیشتر »
آخرین نظرات