???سبقت اشک
✍امروز بعد از رکعاتی نجوا با معبود نمیدانم چرا دلم پرسهزنان در کوچهپسکوچههای دلتنگی قرار گرفت و دوست داشتم گوشهای خلوت پیدا کنم و تنها مرور گذشته را داشته باشم از اول طلبگی تا به حالا، اما اشک امانم نمیدهد مثل همیشه اشکها سبقت از من میگیرند و نمیگذارند چشمهایم واژهها را خوب بنگارد. السابقون السابقون اولئک المقربون اشکهایم خوب فهمیدهاند برای تقرب به خداوند باید سبقت بگیرند.
سلام خدای خوبم….
خداوندا آنان که عیبها و اشتباهات مرا در خفا یادآوری کردند لطفی بسیار در حقم نمودند و آنان که عیبها و نقصها و اشتباهاتم را بر سرم هوار کردند و به گوش دیگران رساندند باز هم لطفی افزون نمودند؛ چرا که پستی این دنیا را به من گوشزد کردند. به من آموختند دنیای زودگذر همین است.
خداوندا آنان که با حرفی، لحنی، نگاهی دلم را شکستند و به درد آوردند باز لطفی بسیار کردند؛ چرا که واسطه خیر شدند در اشکهای گاه و بیگاهم که قساوت قلبم را میزدود و دمی روضه ارباب و خاطره شهدا را با چشمانی اشکآلود و بغض مهمان میشدم.
آنان که گاهی با غصب حق و تهمتی البته من میپندارم که حقم بوده وگرنه در این دنیای فانی جز صاحب حق ذات پاک تو چیزی نیست، باز لطفی دوچندان نمودند؛ آنان نیز آموختند که باید مهیا شوم مهیای سفری که مراقب توشهای که همراه دارم باشم. توشهای خیر و یا توشهای شر.
http://eitaa.com/joinchat/2588737537C3734073aa8
آخرین نظرات