گریه نکردن چند دلیل می تواند داشته باشد :
۱- وراثت: انسان ها در استعدادها، عواطف و روحیات متفاوتند. بیش تر تفاوت ها ناشی از شرایط و زمینه ها و امکانات متفاوتی است که افراد در آن پرورش یافته اند. بعضی به خاطر عامل وراثت، کم تر می توانند گریه کنند. بارها دیده شده است این گونه افراد حتی در فوت عزیزان شان آن گونه که بعضی واکنش نشان می دهند، متأثر نمی شوند. بعضی هم راحت گریه می کنند و هم راحت می خندند. بعضی نمی توانند به آسانی بخندند و به سختی گریه می کنند.
۲- قساوت قلب: احادیث و روایات بسیاری رقت قلب را ستوده است. پیامبر گرامی اسلام(ص)فرمود: “اشک چشم ها و ترس دل ها، از رحمت و مهربانی خدا است”. (۱) از سوی دیگر گریه نکردن را ناشی از قساوت قلب دانسته است. پیامبر یکی از علائم شقاوت را خشکی چشم دانست: “از نشانه های شقاوت و سخت دلی، خشکی چشم است (یعنی آن جا که عواطف و احساسات انسانی اقتضا کند، اشکش در نیاید) و سنگدلی و آزمندی در جستجوی روزی و اصرار در ارتکاب گناه”. (۲) حضرت خطاب به اباذر فرمود: “ای اباذر! هر که تواند گریه کند باید بگرید. هر کس نتواند ناگزیر قلبش را اندوهگین کند. خود را به حالت گریه کنندگان در آورد زیرا سنگدل از خداوند دور است”. (۳) مولای متّقیان امیر مؤمنان علی(ع)فرمود: “إذا لم یجئک البکاء فتباک فإن خرج من عینک مثل رأس الذباب فبخ بخ؛ چون گریه ات نیاید. تظاهر در گریستن کن. پس اگر از چشمانت به اندازه سر پشّه ای اشک خارج شود خوش به حالت “. (۴) از روایات بر می آید که گناه و ظلم، یکی از عوامل مهم قساوت قلب و خشکی چشم است. انسان وقتی گناه می کند قلبش تیره و تار شده و دقّت و نرمی از آن خارج می شود. قلب سخت و تیره نمی تواند در چشم اثر بگذارد و آن را گریان کند. انسان های غافل نمی توانند گریه کنند چون فکر و دل شان به دنیا مشغول می باشد. چشمان شان مجذوب جلوه های دنیا و قلب شان از عاطفه خالی است. چنین چشمی نمی تواند اشک بریزد. اشک به خارج از این عالم تعلق دارد چون از عاطفه ریشه می گیرد و عاطفه جایگاه ملکوتی دارد. شهید بزرگوار آیت الله دستغیب شیرازی در قساوت قلب و درمان آن مطالب مبسوط و ارزنده ای دارند. (۵) بر هر انسان عاقلی لازم است گاهی سری به دل خود بزند، اگر در آن از بیماری و انحراف از فطرت اولیه چیزی دید، باید فوراً در مقام معالجه آن برآید. تنها راه خلاصی و نجات از شر آمال و قساوت قلب، تفکر زیاد در فنا و زوال دنیا، یعنی حیات مادی است تا جایی که هر چه به چشم او خورد یا به گوش او رسید، فوراً زوال آن را متوجه شود. نیز مرگ خود را از هر چیز نزدیک تر ببیند. سفارش در باره یاد مرگ در خطبهها و مکتوبهای امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه و غیر آن زیاد به چشم میخورد. بالاتر از همه، سفارشها و سخنان زیادی است که در قرآن مجید راجع به مرگ و جهان آخرت شده است. ضمن این که یاد خدا و نیز مهربانی با یتیم دل را نرم میکند. برای به دست آوردن رقت قلب باید اسباب و عللی را با دل آمیخت.
پاره ای از اسباب رقت قلب عبارتند از:
۱- اجتناب از گناه: حضرت علی(ع) می فرمایند: مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَه الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَه الذُّنُوبِ؛ اشک ها خشکیده نشد مگر به خاطر سنگدلی ها و قساوت قلب ها. قلوب با قساوت نشد مگر به خاطر زیادی گناهان. (۶)… .
۲- زهد در دنیا: امام علی(ع) می فرمایند: إِنَّ الزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا تَبْکِی قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکُوا؛ زهد ورزان در دنیا قلب های شان می گرید، گرچه به ظاهر بخندند. (۷) گریه قلب همان رقت قلب است و با زهد در دنیا حاصل می شود. زهد یعنی دل را در گرو مال و آمال نگذاشتن.
۳- ترک آرزوهای دراز: هیچ چیز مانند آرزو های شیطانی و هوس های نفسانی دل انسان را تیره و تار نمی کند و میان انسان و خدا فاصله نمی اندازد. اما سجاد علیه السلام می فرماید: وَ أَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ [الْآمَالُ] دُونَک(۸)؛ تو ای خدا از خلایق خود در حجاب نشوی، مگر آن که کردارشان میان تو و خلایق حاجب شود.
۴- پرهیز از پر خوری: زیاد خوردن و زیاد آشامیدن، آثار بسیار زیانبار دنیایی و آخرتی دارد که یکی از آن آثار، سنگدلی است. در روایتی از پیامبر اکرم(ع) نقل شده است: مَنْ تَعَوَّدَ کَثْرَه الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ قَسَا قَلْبُهُ؛(۹) کسی که به زیاد خوردن و زیاد آشامیدن عادت کند، سنگدل میشود. نیز میفرماید: إِیَّاکُمْ وَ الْبِطْنَه فَإِنَّهَا مَقْسَاه لِلْقَلْبِ و مَکْسَلَه عَنِ الصَّلَوه وَ مَفْسَدَه لِلْجَسَدِ؛(۱۰) از پرخوری بپرهیزید، زیرا باعث قساوت قلب و سستی برای نماز و تباه شدن بدن میشود. پس می توان نتیجه گرفت که کم خوری مانع قساوت قلب می شود. در غذا خوردن. ملاک این است که از پرخوری بدنش بیمار نگردد. اگر از افراط در کم خوری هم کسی مریض شود، نکوهیده است. بدن چون مرکب پرواز روح است، باید قوی و چالاک باشد. پس باید از پر خوری و کم خوری افراطی اجتناب کرد.
علاوه برآن چه گذشت اموری در رقت قلب موثر است:
۱ – مهربانی کردن به یتیم، ۲ – خوردن بعضی غذاها و میوهها مانند عدس، انجیر، انار، نان جو، سرکه، انگور و زیتون، ۳ – یاد و ذکر خدا، ۴ – قرائت قرآن، ۵ – شرکت در تشییع جنازه، ۶ – پرداخت بدهیها، ۷ – شستشوی لباسها، ۸ – رفتن به بیمارستانها و سرکشی به بیماران و مستضعفان. (۱۱) منبع : مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی پی نوشت ها: ۱٫ صادق احسانبخش، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گیلان، چاپ اول، ۱۳۶۹ , ج ۲، ص ۷۷٫ ۲٫ همان، ج ۲، ص ۷۲٫ ۳٫ همان، ص ۷۳٫ ۴٫ مکارم الأخلاق، الحسن بن الفضل الطبرسی، دار الشریف الرضی – قم، ۱۴۱۲ ه. ق , ص ۳۱۷٫ ۵٫ شهید دستغیب، قلب سلیم، دارالکتب الاسلامیه، ص ۳۰۱ تا ۳۵۷٫ ۶٫ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه. ق، ج ۱۶، ص ۴۵٫ ۷٫ نهج البلاغه، دار الهجره للنشر – قم، خطبه ۱۱۳٫ ۸٫ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای ابو حمزه ثمالی. ۹٫ بحار الأنوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ه. ق، ج۱، ص ۲۹۳٫ ۱۰٫ عده الداعی، ص۳۱۳٫ ۱۱٫ قلب سلیم، ص۲۳۲٫ منبع: طلبه ارشادگر
با سلام و عرض تشکر
آدرس وبلاگ شما در سامانه بازدید ما قرار گرفت
Talabeh.net