قول داده بود امروز که به خانه برسد برای محمد غذای مورد علاقه اش را بپزد، محمد هم با مادرش عهد بسته بود که روزه های کله گنجشکی اش را تا پایان ماه رمضان بگیرد، از خانه که خارج می شود، در دلش شور و غوغای عجیبی به پا شده، دست محمد را می گیرد و محکم او را در… بیشتر »
آخرین نظرات