خیلی ها از سیاهی میترسند ، کلا رنگ سیاه طرفدار ندارد ، همه می گویند بد است ... اما یک سیاه میشناسم پاک پاک ! از سفید هم روشن تر ... "سیاهی چادرم" بیشتر »
آرشیو برای: "آبان 1395, 14"
رقیه... و رقیه؛ مظهر عاطفه و دلبستگی و بندگی در عین کودکی... چگونه است که کودکی با فهم کودکانه اش اینچنین بی امام بودن را تاب نمی آورد و در پی گمشدهاش جان میسپارد؟ رقیه علیهاالسلام در پشت پرده حجاب، رازهای نگشوده کربلا را دیده است. قلب کوچکش بدون پدر… بیشتر »
امروز خیلی روز پرکاری رو داشتم به خونه که رسیدم نفس خونه چادر قشنگشو با همون گلای یاسی پوشیده بود و به استقبالم اومد بابایی هیچ میدونی چند روز دیگ مونده؟؟؟ اینقد خسته بودم که فقط به جای راحت فکر می کردم که دراز بکشم و خستگی و از جانم به در کنم. اما سعی… بیشتر »
از پرهاى سوخته و خیمه هاى خاکستر، چهل روز مى گذرد؛ از شانه هاى بى تکیه گاه و چشم هاى به خون نشسته، از لحظاتى که سیلى مى وزید و صحرا در عطشى طولانى، ثانیه هایش را به مرگ مى بخشید.حالا چهل روز است که مرثیه هامان را در کوچه هاى داغ، مکرر مى کنیم. چهل شب… بیشتر »
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم… بیشتر »
آخرین نظرات